اگر شما نیز با عکاسان حرفه ای کمی هم صحبت بوده باشید احتمالا کلمه ی EV یا مقدار نوردهی (Exposure Value) به گوشتان خورده است. اگر با معنی و مفهوم این کلمه آشنا نیستید بهتر است تا در ادامه ی مطلب با ما همراه باشید تا با این اصل در عکاسی شما را آشنا کنیم. البته باید بگوییم که این مورد خیلی هم از اهمیت بالایی برخوردار نیست و برای شروع کار عکاسی دانستن این مقدار الزامی نمی باشد. در ضمن باید بگوییم که استفاده از مقدار نوردهی در عکاسی مدرن تقریبا منسوخ شده است و امروزه کاربرد زیادی ندارد.

مقدار نوردهی در عکاسی چیست ؟

به زبان ساد باید بگویم که EV یک پارامتر لگاریتمی است که به روشنایی، کنتراست و حساسیت ایزو بستگی دارد. این مقدار را با مقادیر عددی بین منفی 9 تا 20 نشان می دهند، البته به صورت تئوری برای این مقدار حدود خاصی وجود ندارد. برای مثال در دیافراگم f/22 و سرعت شاتر 1/4000 ثانیه ، مقدار EV در حدود 21 می باشد. اما همانطور که میدانید این تنظیمات برای تصویربرداری بسیار تاریک به شمار می آید و نمی توانید با این تنظیمات از سوژه های مورد نظر خود با کیفیت بالا عکاسی کنید. البته در صورتی که مقدار ایزو را افزایش دهید می توانید نور بیشتری را برای تصویر ایجاد کنید که تصویر شما با نویز زیادی همراه خواهد بود و کیفیت بسیار پایین می باشد.

رابطه ی EV با سرعت شاتر و دیافراگم به این صورت است که هر چه این دو مقدار نور کمتری را برای تصویر فراهم کنند مقدار EV بیشتر خواهد بود. برای مثال باید بگوییم که شما هنگام عکاسی از یک سوژه ی تاریک مانند آسمان در شب به Exposure Value در حدود 5- نیاز دارید اما زمانی که در نور طبیعی روز در حال تصویربرداری هستید باید این مقدار را بر روی 15 یا 16 قرار دهید.

 رابطه ی دیافراگم، سرعت شاتر و EV

به صورت کلی می توان این سه مقدار را در رابطه ی نزدیک با هم به حساب آورد. به طور کلی ترکیب سرعت شاتر و دیافراگم نباید به گونه ای باشد که بتواند نور خیلی زیادی را برای تصویر فراهم کند. در تصویر پایین رابطه های میان این سه مقدار آورده شده است که می توانید به عنوان یک راهنما از آن استفاده کنید.

مشخصاتی که در این جدول آمده است محاسباتی می باشد که براساس یک فرمول به دست آمده است که می توانید آنها را مشاهده کنید. در واقع زمانی که شما یک رقم از عدد EV می کاهید نور دریافت شده را نصف می کنید. عکس این موضوع نیز برای کار ما صادق می باشد و می توانید با یک استاپ افزایش در این مقدار نور قابل جذب توسط دوربین را دو برابر کنید.

تاثیر ISO بر روی مقدار نوردهی در عکاسی

 همانطور که میدانید ایزو مقداری برای نوردهی می باشد. با افزایش مقدار ISO نوردهی بیشتری برای تصویر صورت می گیرد و با کاهش این مقدار نوردهی نیز کاهش پیدا خواهد کرد. اما باید در نظر داشته باشید که افزایش بیش از حد ایزو برای ایجاد نور مناسب می تواند نویز هایی را برای تصویر به وجود بیاورد که کاهش کیفیت تصویر را به دنبال دارد. 

اگر می خواهید بیشتر با مقدار ایزو و تاثییر آن بر عکس آشنا شوید خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد می کنیم.

اما در اینجا به بررسی تاثیر ISO بر روی Exposure Value خواهیم پرداخت. فرض کنید که ایزو را بر روی مقدار 100 تنظیم کرده اید و در حال تصویربرداری می باشد. حال اگر این مقدار را به 800 افزایش بدهید سه استاپ نور را بیشتر خواهید کرد و برای همچنین با افزایش 3 رقمی مقدار EV نیز می توانید نور را سه برابر بکنید. احتمالا حالا با رابطه ی میان ایزو و مقدار نوردهی بیشتر آشنا شده باشید. 

کاربرد EV در عکاسی

با اینکه از این مقدار استفاده های کمتری می شود اما هنوز نیز برای برخی از کارها مانند نوردهی از این مقدار برای عکاسی و حتی فیلم برداری استفاده می شود. از کاربرد های این مقدار می توانیم به فلاش ها اشاره کنیم که برای نوردهی  از آنها استفاده می شود. بیشتر فلاش ها از مقدار EV برای نوردهی استفاده  می کنند. برای مثال اگر EV را از مقدار 10 به مقدار 11 تغییر دهید نور ایجاد شده برای تصویر دو برابر خواهید بود و می توانید برای جبران کار دریچه ی دیافراگم را یک استاپ ببندید. 

یکی دیگر از کاربرد های Exposure Value پی بردن به قدرت دوربین هنگام خرید آن می باشد. برای مثال دوربینی که بتواند با لنز f/1.2 در شرایط نوری EV-5 فوکوس انجام دهد دوربین قوی می باشد. اما اگر دوربین بتواند در همین شرایط با لنز f/2 فوکوس انجام دهد دوربین قوی تری نسبت به نمونه ی قبلی است. البته کاربرد های دیگری نیز برای آن میتوان ذکر کرد که از اهمیت پایینی برخوردارند. بررسی و خرید فلاش استودیویی در این بخش از دی جی 24.

تنیجه

با توجه به نکات گفته شده می توانید به این قضیه پی ببرید که مقدار نوردهی Exposure Value یا EV با اینکه کاربرد زیادی در زمان حال ندارد و بیشتر بر روی دوربین های آنالوگ از آن استفاده  می شده است. اما دانستن و آشنایی با این مقدار خالی از لطف نیست و می تواند اطلاعات شما را درباره ی نوردهی بیشتر بکند.

استعاره یا مانندگویی که در زبان لاتین به (Metaphor) نیز معروف می باشد به معنای به کاربردن یکی واژه یا جمله به جای چیز دیگری می باشد. کاربرد استعاره بیشتر در شعر و ادبیات می باشد اما این بدان معنا نیست که در رشته های هنر مانند عکاسی از آن  استفاده نمی شود. استعاره در عکاسی باعث زیبایی می شود و این زیبایی هم تنها به علت ابهام و پیچیدگی های به وجود آمده در در موضوع مورد نظر می باشد که در عکاسی می تواند بسیار مورد پسند کاربران قرار بگیرد.

 استعاره ی بصری در عکاسی

در عکاسی استعاره های کلامی به بصری تبدیل شده اند و از همین طریق انواع مختلفی از ارتباط و انتقال ویژگی های مشترک به وسیله ی زبان بصری صورت می گیرد که بسیار گویاتر از زبان کلامی می باشد. اما گفتنی است که روابط دیده شده در استعاره های تصویری کمی گنگ تر از نمونه های نوشتاری می باشد به همین دلیل نیاز به دقت بیشتری برای درک آنها وجود دارد.

در عکاسی می توانید از این نوع مانندگویی های تصویری استفاده کنید تا داستان تصویر شما بهتر به کاربر انتقال پیدا کند. در ادامه با تکنیک های ساده ای برای دستیابی به متافورهای بصری را مورد بررسی قرار خواهیم داد اما قبل از آن باید به یک سوال رایج پاسخ دهیم که آیا یک تصویر می تواند یک استعاره باشد؟

در جواب این پرسش با توجه به توضیحاتی که در بالا ذکر کردیمريا، باید بگوییم بله یک تصویر قطعا می تواند یک استعاره باشد. به طور مثال در بسیاری از تبلیغات ها از متافر استفاده می شود تا محصولات مورد نظر جذابتر باشند. بهتر است بگوییم که عکاسان در این گونه تصویربرداری برای تشدید احساسات استفاده میکنند و همین امر تصاویر نسبت به نمونه های دیگر متمایز می کند.

متافور و تقارن در عکاسی

تقارن عنصری جذاب در تصاویر می باشد و دلیل این موضوع هم وجود قابل پیش بینی و زیبایی آن می باشد. از تقارم می توان برای صلح، دوستی و یا ایجاد امید در تصاویر خود استفاده کنید. این عامل را می توان در خیلی از محل ها یافت کرد و حوضه ی استفاده از این مورد دست شما می باشد و بهتر است در هنگام انتخاب محل تقارن به موضوع و ژانر مورد علاقه ی خود توجه کنید.

به طور مثال برای عکاسان طبیعت استفاده از بازتاب آب برای ایجاد تقارن بسیار مناسب می باشد. اما برای عکاسان پرتره، قرار دادن سوژه ی مورد نظر در مقابل یک دیوار متقارن می تواند انتخاب بسیار مناسبی باشد.

ایجاد امید با فضای منفی در عکس

فضای منفی قسمت اضافی در عکس شما می باشد، این عامل می تواند آسمان، دیوار یا اجزای دیگری باشد که بتوان آن را خالی در نظر گرفت. البته باید توجه داشته باشید که اندازه ی فضای منفی بسیار مهم می باشد. فضای بسیار منفی در عکس می تواند حواس بیننده را پرت کند پس بهتر است در ایجاد آن دقت داشته باشید.

گفتنی است که فضای منفی زیاد می تواند پتانسیل ایجاد استعاره های باورنکردنی را در عکس های تجاری ایجاد کند. در ادامه مثال هایی برای این بحث مطرح خواهیم کرد تا درک بهتری از این موضوع برای شما ایجاد شود.

1. احساس پیروزی و موفقیت را می توان با تصویر یک فرد بر روی قله ی کوهی که فضای منفی را آسمان به خوبی پوشش داده باشد به تصویر کشید.
2. افرادی که در هنگام ساعت طلایی به  مسیری نگاه می کنند نشان دهنده ی انتظار مشتاقانه برای رسیدن آینده هستند.
3. مواردی مثل آسمانی خالی می تواند نماد احساسات مثبت و ایجاد حس آسان بودن را برای کاربر ایجاد کند.

اگر می خواهید بیشتر در مورد فضای منفی در عکاسی بدانید بهتر است این مقاله را نیز مطالعه کنید.

آینه و استعاره در عکاسی

آینه ها به معنای واقعی کلمه بازتابی از خود هستند. در عکاسی نیز می توانید از این نماد برای استعاره به خود حقیقی و اشاره به فرد استفاده کنید. همچنین ایجاد عمق و تمرکز بر روی آینه می توانند به این امر جذابیت بیشتری اضافه کند که می توانید از این عامل نیز به عنوان یک تکمیل کننده برای تصاویر استفاده کنید و در صورت نیاز می توانید حتی با استفاده از نرم افزار فتوشاپ عمق بیشتر را در تصاویر به وجود بیاورید.

از تکه های خرد شده ی شیشه می توانید برای نشان دادن استاندارد زیبایی و یا احساس شکسته شدن را به نمایش بگذارید. خلاقیت در این موضوع درست شما را به میزان زیادی باز می گذارد می توانید به راحتی از کیس های موجود در ذهن خود برای ایجاد تصاویر جدید در این موضوع استفاده کنید.

یکی دیگر از موارد استفاده ی آینه بازتاب آن می باشد که می توان از آن برای استعاره کردن به رویا ها باشد. برای مثال پسربچه ای که درون آینه به جای دیدن تصویر خود یک آتشفشان را مشاهده می کند.

استعاره به زندگی با عناصر طبیعی

طبیعت معمولا با رشد، سلامت و معنویت همراه است. برای مثال می توانید از یک گل برای نشان دادن یک فرایند در حال رشد استفاده کنید که حس تازگی را نیز برای تصاویر شما ایجاد می کند. یکی از معروفترین عکاسان در این زمینه بلا کوتاک (Bella Kotak) می باشد که به مقدار زیادی از گل و گیاهان در تصاویر خود استفاده می کرد.

این عوامل در تصاویر “بلا کوتاک” علاوه بر استعاره ی بصری به پیشرفت و رشد کار باعث می شود تا تصاویر این فرد جادویی به نظر برسند.

استفاده از پله برای استعاره به سفر

برای تأکید بر یک سفر چالش برانگیز یا امیدوارکننده از پله ها استفاده کنید. همانطور که ظاهر پله ها نشان می دهد این عوامل نشان دهنده ی انتقال فرد از جایی به جای دیگر می باشد. اگر سوژه ی مورد نظر در حال پایین آمدن از پله ها باشد نماد شکست و ناراحتی را برای کاربر به نمایش می گذارد. اما اگر در حال بالا رفتن از آن باشد ای مورد نشان دهنده ی پیروزی و موفقیت در امری می شود که بسیار تاثیر گذار است.

در تصویر بالا کودکی را مشاهده می کنید که یک نمونه ی عالی از استعاره ی بصری به شمار می رود. در این تصویر به نظر می رسد که کودک به اولین گام های زندگی خود به عنوان یک چالش بزرگ نگاه می کند. با توجه به تعداد زیاد پله های موجود و نبود راه خروج زندگی طولانی نیز در این تصویر به چشم می خورد.

تاکید به منحصر به فرد بودن با اشاره به تفاوت ها

یکی از استعاره های این موضوع که بسیار در تصاویر عکاسان معروف به چشم می خورد موضوع “جوجه اردک زشت ” می باشد. با تغییرات کوچکی در سوژه ی تصویر می توانید این موضوع را بسیار خوب به چشم کاربران بیاورید. برای مثال قرار دادن یک سیب سبز درون جعبه ای از پرتقال ها می تواند نمونه ای دیگر از متافور منحصر به فرد بودن به شمار بیاید.

همچنین مراحل رشد یک پروانه را از دوران جنینی تا بزرگسالی می تواند استعاره از مراحل مختلف زندگی یک فرد باشد که دارای پستی و بلندی های بسیار می باشد و تغییرات بسیاری در مراحل مختلف از زندگی ایجاد می شود.

ادغام تصاویر برای ایجاد استعاره ی بیشتر

در این بخش تمام آن چیزی که نیاز دارید دو عکس می باشد که موضوع مورد نظر شما را بازتاب کنند. بهتر است تا یک تصویر تیره تر از دیگری باشد و در نظر داشته باشید که از نظر بصری این تصویر بیشتر به موضوع مورد نظر شما خواهد پرداخت.

بسیاری از عکاسان جاهایی خالی یک تصویر را با عکس دیگری از مناظر، شهر و یا پرتره های مختلف ادغام می کنند، بدانید که جایگذاری در این مورد بسیار مهم می باشد. برای مثال تصور کنید که تصویر یک کتاب را با قسمت سر یک انسان ادغام کنید در این صورت استعاره ای از شعور، علم و آگاهی را برای آن شخص در نظر گرفته ایم. این مثال بسیار ساده بود و می توانید ادغام کردن تصاویر را با موارد دیگر نیز امتحان کنید.

نتیجه ی استعاره در عکاسی

پس از یادگیری و استفاده از استعاره های بصری در عکاسی خود، می توانید عمق بیشتری به کار های خود بیافزایید. همچنین می توانید در اشیای روزمره که بیشتر تصویربرداران از آن غافل هستند، پتانسیل های بالایی از استعاره را ایجاد کنید. ایمان داشته باشید که با انجام این کار به دنیای جدیدی از فرصت های خلاقانه دست پیدا خواهید کرد.

عکاسی همیشه در طبیعت و جنگل ها و مناظر بکر و در استودیو ها نیست. ژانر های بسیاری وجود دارند که یکی از محبوب ترین ها عکاسی شهری است. این سبک خاص شباهت های فراوانی با عکاسی خیابانی دارد اما با هم یکسان نیستند. در ادامه مهم ترین نکات و تجهیزات لازم را به شما معرفی خواهیم کرد.

عکاسی شهری سبک نشان دادن زندگی شهری و سوژه های درون آن است این سبک خاص نزدیکی زیادی به عکاسی خیابانی، عکاسی معماری و پرتره های خیابانی و فاین آرت و… دارد. اما تفاوت هایی با سایر ژانر ها دارد. مهم ترین تفاوت بین ژانر های خیابانی و شهری این است که عکاسی خیابانی به چگونه گرفته شدن تصویر مرنبط است و شهری به مکان گرفته شدن آن.

نکات مهم عکاسی شهری

مکان ها را بررسی کنید هیچ عکاس حرفه ای به یک مکان به صورت رندوم نمی رود شما باید قبل از شوتینگ مکان را بررسی کنید و زاویه هایی که برای هدف شما مناسب هتسند را پیدا کنید. اگر با یک شهر آشنایی ندارید از مردم آن جا آدرس محبوب ترین مکان و لوکیشن ها را بپرسید.

هنگامی گه مکان مناسبی برای ثبت تصاویر پیدا کردید از زوایا مختلفی عکاسی کنید و بهترین را انتخاب کنید.ساختمان های هر شهری می توانند از بهترین المنت ها و عناصر در ترکیب بندی شما باشند بنابراین می توانید کامپوزیشن خود را با رعایت اصولی مانند قانون یک سوم و …به نحو احسن انجام دهید. حتما سعی کنید از نکنیک زاویه هلندی در کار خود بهره ببرید.

یکی از زیبایی های شهر های شلوغ این است که در هر ساعتی از شبانه از روز زنده هستند و این یعنی شما در 24 ساعت سوژه های فراوانی برای ثبت کردن دارید.  همیشه سعی کنید قبل از فشردن دکمه شاتر الگو های شهری را پیدا کنید. به یاد داشته باشید که در ساعت طلایی و ساعت آبی شهر ها و ساختمان های بلند ان ها به سوژه هایی منحصر به فرد با رنگ بندی خاص بدل می شوند که نباید از دست داد.

تنظیمات دوربین برای عکاسی شهری

یکی از مهم ترین فاکتور ها در این سبک خاص داشتن سرعت عملکرد است. شما باید تحت هر شرایطی آماده باشید تا یک لحظه خاص در در قالب عکس ثبت کنید. بسیاری از عکاسانی که می خواهند دوربین را به صورت دستی تنظیم کنند صحنه های زیادی را از دست می دهند بنابراین اکسپوژر خود را در حالت اتوماتیک ( اولویت اپرچر )  قرار دهید

سرعت شاتر مناسب

بهتر است سرعت شاتر را در سریع ترین حالت ممکن قرار دهید مخصوصا اگر از سوژه های در حال حرکت عکاسی می کند. اما گاها سرعت های کمتر نیز به کار می آیند مثلا توده ای از مردم در حال راه رفتن را در تصویر مات ثبت کنید. در ضمن شارپنس بالا در سرعت های بالا شاتر به دست می اید.

یکی دیگر از تکنیک هایی که می توانید هنگام عکاسی از سوژه های متحرک استفاده کنید پنینگ است که در این مقاله کاملا توضیح داده ایم.

گشودگی ایده آل اپرچر و میزان تراز سفیدی

باز شدگی اپرچر نیز بهتر است با توجه به شرایط نوری شما تنظیم شود اما میانگین آن را روی 5.6 قرار دهید. به شخصه فکر می کنم این اپرچر بکدراپ نرم تری به شما می دهد و توجه را به سمت سوژه جلب می کند.

از فاکتور های مهم در عکاسی تراز سفیدی آن است. خوشیختانه دوربین های بدون اینه و dslr جدید رفته رفته و نسل به نسل از تنظیمات خودکار وایت بالانس بهتری برخوردار می شوند. بنابراین پیشنهادم یکنیم این مقیاس را در جالت خودکار رها کنید و بگذارید دوربین خود کارش را اجام دهد.

از آن جایی که سوژه های عکاسی شهری اکثرا در حال حرکت هستند بهترین تنظیمات فوکوس برای آن ها خودکار مدام است.  فوکوس را روی حالت c-af قرار دهید و شاتر را تا نمیه فشار دهید بهترین روشی که می توانید از سابجکت های سریع با وضوح بالا عکاسی کنید همین روش است. در شب هنگام نیز نکات عکاسی در محیط کم نور به خوبی به شما کمک خواهند کرد.

اهمیت ویرایش در عکاسی شهری

اگر برای مستند سازی و یا روزنامه و… عکاسی می کنید شاید نیازی به ادیت کردن و ویرایش عکس ها نداشته باشید اما این نکته را به یاد داشته باشید که ایدت عکس ها باعث جالب تر شدن آن ها و بهتر شدن رنگ ها در تصویر می شود و می تواند در القاس حس مورد نظر بتاثیر بهتری داشته باشد.

کانتراست را حفظ کنید برخی دوربین ها با فشردن یک دکمه هایلایت ها را از نقاط تاریک به خوبی جدا می کنتد و کیفیتی منحصر به فرد را به عکس می دهند. در ضمن می توانید از نرم افزار هایی نظیر فتوشاپ یا لایتروم هم برای اینکار بهره گیرید.

تکنیک روز تا شب عکاسی شهری

این تکنیک عکاسی از یک منظره را در ساعات مختلف روز و یا حتی 24 ساعت را شامل می شود. پس از گرفتن تمام عکس ها تمام آن ها با هم ترکیب می شوند و یک عکس بوجود می آید که هر قسمت آن ساعت خاصی را نشان می دهد. برای اینکار شما نیاز به یک سه پایه و مکانی خلوت که ساعت ها آن جا بدون هیج مانعی بمانید دارید. پیشنهاد می کنیم از لنز های سوپر واید استفاده کنید تا عکس های پانوراما بگیرید و سپس تلفیق کنید.

اگر شما هم به هنر عکاسی علاقه دارید می می خواهید آن را به صورت حرفه ای انجام دهید بهتر است تا برخی اطلاعات را در این مورد به دست آورید تا بتوانید بهتر تصمیم گیری کنید. یکی از این موارد که بیشتر عکاسان حرفه ای آن را رعایت می کنند استفاده از تنظیمات دستی برای عمل عکاسی است. شاید کمتر عکاسی را دیده باید که به صورت حرفه ای کار میکند و از تنظیمات دوربین به صورت اتوماتیک استفاده کنید. در ادامه به برسی کامل مفهوم استاپ و F-Stop در عکاسی خواهیم پرداخت که در امر نوردهی از اهمیت بالایی برخوردار است.

تنظیمات دستی، امکان کنترل کرد دوربین  را برای انجام عمل های مختلف به کاربر میدهد و همین امر نیز سبب می شود تا در شرایط مختلف تصویربرداری بهتری داشته باشید و بتوانید از خلاقیت خود در عکاسی بیشتر استفاده کنید. 

برای استفاده از تنظیمات منوال باید بدانید که یک استاپ تغییر در میزان ایزو، سرعت شاتر و دیافراگم چه تغییری بر روی تصاویر شما ایجاد خواهد کرد. 

تعاریف استاپ و F-Stop در عکاسی

یکی از مفاهیمی اصلی در برسی تنظیمات دستی مفهوم استاپ می باشد که در خیلی از جاها با آن سروکار دارید. سه اصل اساسی در عکاسی دیافراگم ، سرعت شاتر و ایزو می باشد اگر بتوانید این مورد را به طور دقیق و درستی کنترل کنید می توانید از به وجود آمدن تصاویر خارق العاده خود لذت ببرید.

یک استاپ معیاری است برای سنجش نور، و هر استاپ یعنی دو برابر. این مورد را با مثال ها به طور کلی بررسی خواهیم کرد و اگر متوجه نشدین اصلا ایرادی ندارد پون در ابتدا کمی گیج کننده به نظر می رسد. اگر نور دهی را در تصاویر یک استاپ افزایش دهید یعنی میزان نوری که در تصویر بوده را دو برابر کرده اید. یا به همین ترتیب اگر یک استاپ نور عکس را کاهش دهید یعنی نور کلی عکس را نصف کرده اید.

با کوچکتر شدن عدد دیافراگم میزان باز بودن دریچه ی آن بیشتر می شود و همچنین با افزایش مقدار ایزو نوردهی در تصویر بیشتر خواهد بود. همچنین با باز کردن دریچه ی دیافراگم عمق میدان را کاهش خواهید داد. طبق این گفته برای درک بهتر موضوع استاپ یک مثال برای شما میزنم تا مطلب کاملا جا بیفتد. فکر کنید که با دیافراگم  F2.8 و ISO 200 در حال عکاسی هستید ، اگر گشودگی دیافراگم را به F2 برسانید عمق میدان در تصویر شما کاهش خواهد یافت. 

اما پس از این تغییر میزان نوردهی بر روی تصویر شما یک استاپ افزایش پیدا می کند یا بهتر است بگوییم دو برابر می شود. برای اینکه این تاثثیر این امر را خنثی کنید می توانید میزان ایزو را به 100 برسانید تا اثر نوردهی را خنثی کرده باشید.

خرید انواع دوربین عکاسی با قیمت مناسب در این بخش از وب سایت.

استاپ در سرعت شاتر

این میزان در سرعت شاتر و در مقدار ایزو مانند یک دیگر می باشد مثلا اگر از سرعت شاتر 2 ثانیه استفاده کنید اگر یک استاپ سرعت شاتر را کند تر کنید به میزان 4 ثانیه خواهید رسید. اما معمولا برای سرعت شاتر از مقادیر کوچکتری مانند 1/100 ثانیه و چنین اعدادی استفاده میکنیم. همانطور که میدانید ½  یعنی 50 درصد و ¼ یعنی 25 درصد پس با افزایش اعداد در مخرج میزان عدد کاهش پیدا خواهد کرد. در هنگام نوردهی نیز باید توجه داشته باشید اگر از میزان 1/400 برای سرعت شاتر استفاده می کنید برای افزایش میزان نور دهی به اندازه ی یک استاپ (دو برابر کردن میزان نوردهی) باید 1/400 را یک استاپ افزایش دهیم یعنی مخرج را نصف کنیم تا کسر بزرگتر شود و به مقدار 1/200 برسد. البته توجه داشته باشید که اعداد اعلام شده در تنها برای درک بهتر شما بود.

استاپ در ایزو

مرسوم ترین مقادیر برای ایزو 50،100،200،400،800،1600،3200،6400 می باشد و همانطور که مشاهده می کنید این مقادیر با هر استاپ به میزان دو برابر افزایش یا کاهش را درند.

اگر می خواهید میزان ایزو را بهتر درک کنید مقاله ی ایزو و تاثیر آن بر روی عکاسی برای شما مناسب می باشد. 

استاپ دیافراگم یا F-Stop

اما استاپ در دیافراگم  از نظر اعداد کمی با مقداری مثل ایزو و سرعت شاتر تفاوت دارد و F2 ،دو برابر F4 نیست در اصل این مقدار 4 برابر نوردهی بیشتر نسبت به F4 را خواهد داشت. همانطور که میدانید دیافراگم به صورت (/f) و در کنار آن از یک عدد استفاده می شود. هر مقدار که این عدد کوچکتر باشد گشودگی دیافراگم بیشتر است و در نتیجه نور بیشتری وارد دوربین می شود.

مقادیر مرسوم برای دیافراگم f/1.4, f/2, f/2.8, f/4, f/5.6 , f/8, f/16 , f/22 می باشند. از خط کسری موجود می توان فهمین که هر مقدار عدد های مخرج بزرگتر شوند دیافراگم کوچکتری را در اختیار ما خواهد گذاشت در نتیجه ی این امر نیز نوردهی کمتری را برای تصویربرداری خواهیم داشت.

اما نحوه ی کار کردن مقادیر موجود برای دیافراگم به این صورت است که اگر شما دیافراگم را از f/1.4 به مقدار f/2 تغییر دهید در این صورت میزان نوردهی را به میزان یک استاپ از طریق بسته نگه داشتن دریچه ی دیافراگم کاهش داده اید.

مفهوم F-Stop و نحوه ی به دست آمدن آن

focal length عبارتی است که مخفف آن F را برای عبارت F-Stop ایجاد کرده است که به این معنی می باشد که برای برای به دست آوردن میزان دیافراگم از فاصله ی کانونی استفاده می شود. این مقدار برابر کسری از فاصله ی کانونی می باشد که برای کاربر همان مقدار دیافراگم را به وجود میاورد.

در لنز های مختلف که دارای دهانه ی دیافراگم با گشودگی مشابه می باشند نوری که وارد لنز می شود کاملا مشابه خواهد بود. یعنی میزان نور ورودی در یک لنز 50 میلیمتری که دیافراگم f/2 را دارد با یک لنز 75 میلیمتری که همین مقدار گشودگی دیافراگم را دارد مشابه می باشد. 

برای به دست آوردن عدد دیافراگم می توانید از یک فرمول استفاده کنید:

(قطر لنزی که از آن استفاده می کنید) / (فاصله ی کانونی) = (عدد دیافراگم)

فرمول های دیگری هم برای محاسبه ی این مقدار وجود دارد که کار را کمی سخت می کند و یکی از ساده ترین روش ها برای محاسبه ی  دیافراگم همین فرمولی است که در بالا برای شما قرار داده ایم. برای مثال زمانی که یک لنز 50 میلیمتری داریم که بر روی f/2 تنظیم شده است با قرار دادن در فرمول بالا قطر لنز 25 میلیمتر به دست می آید.

سخن پایانی در مفهوم استاپ و F-Stop در عکاسی

در پایان باید عرض کنیم بیشتر اعدادی که در این مقاله آنها را برسی کردیم را شاید در دوربین های خود پیدا نکنید مثلا برای عدد دیافراگم در بیشتر دوربین های f/3.2 نیز وجود دارد. دلیل این امر نیز به خاطر این است که معمولا کاربر نیاز ندارد تا همیشه نوردهی را دو برابر بکند بلکه به آرامی این میزان را کاهش یا افزایش می دهد. در این مقاله سعی کردیم تا به صورت ساده و روان مفهوم استاپ و F-Stop در عکاسی را با هم برسی کنیم و امیدواریم تا شما هم به طور کامل با این بخش آشنا شده باشید.

عکس های خوب تنها با تجهیزات گران قیمت و دوربین های سنسور بزرگ ایجاد نمی شوند و بخش بزرگی از کیفیت یک تصویر به مهارت های تکنیکی و دانش عکاس بستگی دارد و اینکه چطور آن ها را استفاده کند. احتمالا قانون یک سوم در عکاسی یکی از مهم ترین قواعد ترکیب بندی است. این مفهوم ها همه عکاسان مبتدی باید بیاموزند تا بتوانند تعادل را در عکس هایشان حفظ کنند و عکس هایی جالب تر را بگیرند.

قانون یک سوم در عکاسی چیست ؟

اگر بخواهیم این مفهوم عکاسی را ساده تر توضیح دهیم باید اینگونه بیان کنیم: اگر شما یک عکس را به 3 قسمت ( افقی و عمودی ) تقسیم کنید که 9 بخش داشته باشید ( اینکار عملا در ذهن شما و هنگامی که به منظره یاب نگاه می کنید رخ می دهد) حال از این 9 قسمت 3 یا 4 قسمت به عنوان یک سوم آن انتخاب می شود  و سوژه خود را در آن ها رار می دهید. در ضمن همان خطوط ذهنی که به کار بردید به عنوان المنت های ترکیب بندی هم می توانید استفاده کنید.

برای فراگیری بهتر اصول ترکیب بندی این مقاله را بخوانید.

این تئوری اینگونه بیان می کند که شما سوژه خود را روی خط تقاطع یا روی خود خطوط قرار دهید تا به این شکل عکس شما برای بیننده بهتر به نظر برسد و تعادل بیشتری داشته باشد. نیاز نیست که اینکار را با حساسیت زیادی انجام دهید همین که سابجکن به آن نقاط نزدیک باشد کافیست. ممکن است به جابه جا شدن و تغییر زاویه خود هم فکر کنید تا شات بهتری بگیرید. برای راحت تر شدن کار هم برخی دوربین ها این امکان را دارند تا این خطوط را روی نمایشگر به شما نشان دهند تا دقیق تر کار کنید.

نکات مهم قانون یک سوم همراه با مثال

در عکاسی از طبیعت و منظره این نکته را به یاد داشته باشید که بهتر است خط افق را در میانه  فریم و روی خط تقسیم کننده قرار دهید. زاویه دید مناسبی را انتخاب کنید و با فاصله کانونی طبیعی عکاسی کنید. در ضمن از دیگر المنت مانند این درخت برای بهتر شده عکس بهره ببرید.

در عکاسی پرتره می توان با قرار دادن سوژه در یک طرف تصویر کمی فضای باز در عکس ایجاد کرد و در کل جذابیت بیشتری به آن بخشید. در نمونه بالا هم صورت و هم دست سوژه در نقاط مناسبی روی خطوط و در تقاطع ها قرار دارند. در ضمن ما به طور ناخوداگاه به چشم ها بیشتر توجه می کنیم سعی کنید آن ها را نزدیک تقاطع ها قرار دهید.

در تصویر بالا مانند عکس اول سوژه  ( دختر) روی خط تقسیم عمودی قرار دارد و به خوبی از فضای منفی استفاده شده است. سوژه دوم ( آبشار ) نیز شرایط مشابهی در سمت چپ تصویر دارد. در ضمن سوژه های عمودی که طول زیادی دارند می تواند عکس را به دو قسمت مختلف تقسیم کندد ( مانند خط افق  ) برای جلوگیزی از این آن ها در مرکز تصویر قرار ندهید.

هنگام عکاسی از سوژه های متحرک آن ها مانند عکس بالا در یک سمت قرار دهید به گونه ای که جلوی آن ها خالی باشد تا به نوعی نشان دهنده جهت حرکتشان باشد.

در اخر به این نکته دقت کنید که قانون یک سوم مانند تمام دیگر قواعد عکاسی است و می توانید آن را بشکنید.! بعضی اوقات شرایط به گونه ای رقم می خورد که بدون رعایت کردن آن عکسی بسیار زیبا تر و جذاب تر گرفته می شود.

امروزه ساده گرایی حتی در سبک زندگی بسیاری از مردم مورد توجه قرار می گیرد اگر شما هم میخواهید تا تصاویر ساده و در عین حال مفهومی را داشته باشد، مقاله ی همه چیز در مورد عکاسی مینیمال برای شما انتخاب مناسبی خواهد بود و در این امر به شما کمک زیادی خواهد کرد.

مینیمالیسم یک نوع سبک است که نه تنها برای عکاسی بلکه در تمام شاخه های هنر مانند نقاشی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. سادگی همیشه برای هر کاری در هنر جذابیت خاصی داشته است، که سبک مینیمال نیز در اصل به سادگی اشاره دارد، این عمل در عکاسی یعنی سوژه ی خود را در یک بک گراند با جزئیات کم قرار داده تا بتوانیم تا حد امکان موضوع را بر روی سوژه متمرکز کنیم.

هر چه ساده تر قابل فهم تر  عبارتی که در این سبک بسیار کاربرد دارد همین است که با ساده کردن می توانید فهم را برای کاربر بیشتر کنید. 

عکاسی مینیمالیسم

شاید در ابتدا به این فکر کرده باشید که گرفتن تصاویر ساده کار دشواری به حساب نمی آید، باید عرض کنم که گرفتن تصاویر ساده دشوار نیست اما گرفتن تصاویر مینیمال از بسیاری از سبک های عکاسی دشوار تر است.برای شروع این سبک از عکاسی بهتر است تا صحنه را از سوژه های غیر ضروری خالی کنید تا تصویر شما خلوت به نظر آید. هر مقدار که عناصر اضافی در تصویر شما کمتر به کار برود شما به تصویر مینیمال خود بیشتر نزدیک خواهید شد.

برای انتخاب سوژه لازم نیست تا سخت گیر باشید ! هر چیزی می تواند سوژه ی عکاسی شما باشد اما چیزی که در اینجا برای ما اهمیت دارد این است که سوژه باید بر روی یک بک گراند ساده قرار بگیرد تا عکس سما را به یک تصویر مینیمالیستی تبدیل کند.

حفظ سادگی

اصل اول در گرفتن تصاویر با سبک مینیمالیسم ساده بودن آن است. یکی از پرفروش ترین نوع عکس های بازار همین تصاویر ساده هستند، شاید باورش کمی سخت باشد اما این تصاویر از بهترین منبع درآمد های عکاسان هستند که به علت سادگی برای برای گذاشتن متن و یا ترکیب کردن آنها با تصاویر دیگر به کار می روند و همین امر آنها را برای استفاده در صنعت تبلیغات مناسب می کند. 

سعی کنید اطراف سوژه ی خود را تا حد امکان خالی کنید یا به اصطلاح سوژه را ایزوله کنید. آسمان یکی از پس زمینه های مناسب برای عکاسی مینیمال است، به علت سادگی در ترکیب رنگ شما می توانید بسیاری از اجسام مانند ساختمان ها،چراغ ها و … را به گونه ای قرار دهید که آسمان بک گراند تصویر شما را ایجاد کنید همین امر سبب  سادگی در تصویر می شود. البته حتما لازم نیست برای این کار از اجسام بلند استفاده کنید می توانید اجسامی را که لازم دارید به سمت آسمان بگیرید و از آن عکاسی کنید.

ترکیب بندی در عکاسی مینیمال

ترکیب بندی از مهمترین عوامل در هر سبکی از عکاسی است، برای مثال اگر می خواهید از طبیعت نیز تصاویر را ثبت کنید باید به طور کامل ترکیب بندی را در تصویر تان رعایت کنید. ترکیب بندی در سبک مینیمالیسم به علت نداشتن جزییات زیاد در عکس کار ساده ایست، پس سعی کنید با تا با این تکنیک تصاویر حرفه ای تری را داشته باشید. البته اجباری برای ترکیب بندی برای تصاویر نیست گاهی برای ثبت تصاویر خیره کننده باید قوانین را زیر پا بگذارید.

تکنیک های بیشتر در مورد ترکیب بندی را در این مقاله مطالعه کنید

پس زمینه ی مناسب برای تصاویر مینیمالیسم

سادگی ، کلمه ای که در این مقاله زیاد به گوش شما خورده. برای داشتن ترکیب خوب از سوژه و پس زمینه بهتر است تا حد امکان پس زمینه تصویر را ساده در نظر بگیرید. یکی از عوامل تغییر ناپذیر این سبک از عکاسی بک گراند ساده، برای اینکه تا حد زیادی توجه کاربر را به سمت سوژه ی مورد نظر ببریم است. اگر سوژه ی شما از اندازه ی بزرگی برخوردار است می توانید از یک خیابان یا یک دیوار ساده برای آ« استفاده کنید، اما اگر اندازه  ی سوژه کوچک است می توانید از میز و یا پارچه برای تولید پس زمینه با رنگ های مختلف استفاده کنید.

استفاده درست از رنگ ها

رنگ ها نیز یکی از مهمترین بخش های عکاسی ما به حساب می آیند. از نظر روانشناسان رنگ ها تاثیر زیادی بر روی حالت روحی افراد می گذارد پس دقت کنید تا موضوع عکس و روح عکس را در آن القا کنید. برای این کار می توانید از بازی با رنگ ها استفاده کنید که بیشتر عکاسان حرفه ای عاشق این کار هستند. یکی از ترکیب رنگ هایی که در تصاویر به مقدار زیادی جلب توجه میکند، ترکیب رنگ های تضاد با یکدیگر است 

قرار گیری سوژه در عکاسی مینیمال

اگر سری به تصاویر مینیمالی که عکاسان معروف آنها را ثبت کرده اند بزنید متوجه می شود که در برخی از عکس ها قسمت های کمی از سوژه در تصویر قرار گرفته است. با کمک گرفتن از این تکنیک می توانید به راحتی در عکس هایتان حس رمز آلود بودن را به عکس القا کنید که این می تواند جذابیت عکس شما را چندین برابر کند. برای تهیه ی اینگونه تصاویر باید بخش منفی عکس را بیشتر و بخش مثبت عکس را کمتر در قالب تصویر قرار رهید. 

معمولا برای تهیه ی اینگونه تصاویر رازآلود عکاسان از یک دیوار یا یک مزرعه برای قسمت منفی استفاده می کنند، البته شما می توانید این کار را با چیز های دیگری هم انجام دهید.

پس از مطالعه ی مقاله ی همه چیز در مورد عکاسی مینیمال احتمالا شما هم سختی های عکاسی مینیمالیستی را درک کرده باشد، اما اگر از سختی های آن فرار کنید جذابیت آن را نیز از دست داده اید پس بهتر است بجای تلف کردن وقتتان به فکر ایده های جدید برای عکاسی مینیمالیست با سبک خودتان باشد.

اگر به عکاسی مفهومی  علاقه دارید این مققاله را از دست ندهید.